رسیدن بهار و سال نو
عیدت مبارک دختر گلم
امیدوارم که همیشه سالم و تندرست باشی
سال ۹۰ هم با تمام فراز و نشیبها گذشت هرچند برای ما سال زیاد خوبی نبود و عمه لیلا رو از دست دادیم و برای همیشه مارو ترک کرد ولی امیدوارم که این سال جدید سال خوب و سرشار از سلامتی و تندرستی برای همه و همینطور تو دختر گلم باشه.
امسال اول عید تهران موندیم و قراره که آخرهفته بریم شمال. پانیذ گلم که دلش برای هلنا و حمید رضا خیلی تنگ شده و مرتب میگه بریم شمال .
راستی جمعه پیش هم رفتیم شهر بازی و پانیذ کلی اونجا خوش گذروند و همه بازیها رو سوار شد و قرار شد که بازهم در فرصتهای بعدی بریم.
راستی یادم رفت بگم ، دو هفته پیش از عید پانیذ آبله مرغان گرفت . اولش خیلی ناراحت شدم ولی خوشبختانه شدید نبود و الان دیگه هم خودش راحت شد و هم خیال منو راحت کرد.
روی صورتش چند تا دونه بیشتر نزد و بیشتر روی شکمش بود که اونهم شکر خدا خوب شد.