پانیذپانیذ، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

پانیذ کوچولو

ثبت نام مدرسه و لق شدن اولین دندان شیری

دخترم خیلی خوشحالم چون کلاس اول ثبت نامت کردم وازاینکه وارد مدرسه میشی برات آرزوی موفقیت دارم دیروز هم رفتیم سنجش و خدارو شکر همه چی هم خوب بود و هیچ مشکلی وجود نداشت. تازه دو روز هم هست که اولین دندون شریت پایینی (جلو) لق شده و از این مسءاله خیلی خوشحالی من و بابا هم خوشحال شدیم و با یه کیک جشن گرفتیم. . عزیزم مبارکت باشه        ...
9 تير 1393

تعطیللات

امروز 5 روزه که از اردیبهشت میگذره ومنو پانیذ تمام مدت رو با هم بودیم خیلی هم بهمون خوش گذشته به غیراز مسءله دست داداش پیام که توی باشگاه آسیب دید ومجبور شد که جراحی کنه چون دکترا گفتند باید حتما عمل بشه ومدتی فکر مارو به خودش مشغول کرد اما خوشبختانه به خیر گذشت وعمل دستش به خوبی انجام شد.تازه به خاطر اینکه دل پانیذ خیلی برای مهد و دوستاش و خاله هاش تنگ شده بود قرار شد هفته ای یک روز روزهای یکشنبه بره مهد کودک وهم کلاس ارفش رو ادامبده و هم عمو مهرداد رو ببینه وبرنامه شعر و آواز داشته باشند .الان هم که می نویسم پانیذ از خستگی خوابش برده و داره استراحت میکنه .   ...
6 ارديبهشت 1393

سال نو 1393

عیدت مبارک عزیزم.سال 1392 هم گذشت امیدوارم که امسال شروع خوبی برای تحصیلت باشه قشنگم. امسال من بازنشسته شدم ودرکنارت میمونم تا انشاا... اول مهر شروع سال تحصیلی خوبی داشته باشی و تا انتها نیز موفق باشی. دخترم امسال با سالهای قبل خیلی فرق داره چون زندگیمون عوض میشه هم برای من که بعد از سالها میام خونه وباید سرمو یه جوری گرم کنم هم برای تو که میخوای قدم به دنیای جدید بزاری دوستت دارم و همیشه مراقبت.     ...
3 فروردين 1393

کنفرانس

امروز پانیذ در مهد کودک کنفرانس داشت . موضوع کنفرانس هم ایران بود که از بین لیست خودشون انتخاب کرده بودیم.   چند روزی بود که یه چیزایی باهاش کار کردم و امروز خوب تونست کنفرانس بده خیلی جالب و بامزه بود . محیط بچه ها خیلی دوست داشتنی و لذت بخشه بچه ها همۀ هواسشون به پرچمهایی بود که پانیذ براشون آورده بود. آخر کنفرانس بچه ها سرود ای ایران رو هم خوندند و پانیذ من اولین کنفرانس را در زندگی ارائه داد . امیدوارم که کنفرانسهای بعدی هم در زندگیت به خوبی از پسش بربیایی. اینجا من کنارت بودم و تونستم بهت کمک کنم ولی بقیه رو باید خودت به تنهایی بگذرونی .   دوستت دارم عزیزم . می بوسمت   ...
2 بهمن 1392

ورود به سایت نی نی وبلاگ

سلام با معرفی دوستان به این سایت اومدم تا بتونم بهتر عکسهای پانیذ گلم را قرار دهم. پانیذ جان خیلی دوستت دارم . هرچی ازت بگم کم گفتم . عکسهای مهد کودکت که تازه انداختی خیلی قشنگ بود و من خیلی ها رو سفارش دادم و یکی رو هم ب انتخاب کردم که بزرگ کنند چون خیلی خوشگل شده بودی با اون کلاه بزرگ و پر دور گردنت مثل خانومهای دهه 80 میلادی شده بودی و من خیلی خوشم اومد. تازگی ها با ماهک که دختر همسایمون هست دوست شدی و خونه همدیگه میرید. ماهک هم مثل تو دختر خوشگل و نازیه که از تو یکسال کوچکتر و خیلی هم بامزست. حتماً تویه فرصت عکس می گیرم واینجا قرار میدم.   ...
2 بهمن 1392

رسیدن بهار و سال نو

    عیدت مبارک دختر گلم   امیدوارم که همیشه سالم و تندرست باشی سال ۹۰ هم با تمام فراز و نشیبها گذشت هرچند برای ما سال زیاد خوبی نبود و عمه لیلا رو از دست دادیم و برای همیشه مارو ترک کرد ولی امیدوارم که این سال جدید سال خوب و سرشار از سلامتی و تندرستی برای همه و همینطور تو دختر گلم باشه. امسال اول عید تهران موندیم و قراره که آخرهفته بریم شمال. پانیذ گلم که دلش برای هلنا و حمید رضا خیلی تنگ شده و مرتب میگه بریم شمال . راستی جمعه پیش هم رفتیم شهر بازی و پانیذ کلی اونجا خوش گذروند و همه بازیها رو سوار شد و قرار شد که بازهم در فرصتهای بعدی بریم.  راستی یادم رفت بگم ، دو هفته پیش از عید پانیذ آبله م...
2 بهمن 1392

روز جهانی کودک

امروز مراسم روز کودک توی مهد برگزار شد. بچه ها توی حیاط با عمو مهرداد جشن داشتند و کلی بهشون خوش گذشته. من خودم نتونستم برم ولی مامان یکی از بچه ها رفته بود و از اونا عکس گرفته بود و به من نشون داد. پانیذ هم از مامان خواسته که یه عکس تکی ازش بگیره و اونهم گرفت  و به من نشون داد و من ازش خواستم که حتماْ عکسها رو به من هم بده تا اینجا اگر بتونم بگذارم.   پانیذ که عمو مهرداد رو خیلی دوست داره برای اینکه آهنگهای شاد و قشنگ میخونه و پانیذ ما هم که عاشقه رقصیدنه. توی خونه هم اگر مشغول هرکاری باشه وقتی آهنگ شاد میشنوه پیداش میشه و میرقصه و تازه از من هم میخواد که همراهیش کنم.   خدا به داد من  در آینده برسه ...
2 بهمن 1392